جدول جو
جدول جو

معنی زمین گیر - جستجوی لغت در جدول جو

زمین گیر
آنکه به سبب مرض یا پیری نتواند از جای خود برخیزد
تصویری از زمین گیر
تصویر زمین گیر
فرهنگ لغت هوشیار
زمین گیر
درمانده، ناتوان
تصویری از زمین گیر
تصویر زمین گیر
فرهنگ فارسی معین
زمین گیر
برجای مانده، کسی که به واسطۀ بیماری و ناتوانی یا پیری نتواند از جا برخیزد
تصویری از زمین گیر
تصویر زمین گیر
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمینگیر
تصویر زمینگیر
آنکه بسیار بسبب مرض یا پیری نتواند از جاب خود بر خیزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرین گیس
تصویر زرین گیس
(دخترانه)
آنکه موهایی به رنگ طلا دارد، نام زنی در منظومه ویس و رامین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زمین دار
تصویر زمین دار
ملک دار مالک، مرزبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمین خیز
تصویر زمین خیز
عجیب غریب شگفتی آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمین بایر
تصویر زمین بایر
اکشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمیر گیر
تصویر خمیر گیر
خاز گیر کسی که در دکان نانوایی خمیر نان را بعمل آرد، نانوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمین دار
تصویر زمین دار
دارای زمین، صاحب زمین، مرزبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زبان گیر
تصویر زبان گیر
کسی که اطلاعاتی را به دست آورده و خبر می دهد، جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هرکاره، منهی، آیشنه، رافع، ایشه، خبرکش، متجسّس، راید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمان گیر
تصویر کمان گیر
کمان دار، دارندۀ کمان، آنکه در تیراندازی با کمان مهارت دارد، کمان گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمین دار
تصویر زمین دار
مالک، مرزبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمین خیز
تصویر زمین خیز
عجیب، شگفتی آور، محصول کشاورزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زین گر
تصویر زین گر
کسی که زین اسب می سازد، زین ساز، سراج
فرهنگ فارسی عمید